آرزو دارم پیاده به کربلا بروم
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۶۸۴۹۴
او از بدو تولد به دلیل ابتلا به بیماری نادر استخوان شکننده هرگز نتوانسته روی پاهایش بایستد و راه برود و بیش از 35 سال است که با 60 سانتی متر قد و دردها و رنجهای زیاد زندگی میکند که بیانگر رسیدن به خواسته و یک آرزو با وجود معلولیت و مشکلات بسیار است. کسی که در بدو تولدش به دلیل نبود درمانی برای بیماریاش به زنده ماندنش امیدی نبود، با فداکاری های پدرو مادرش هرگز تسلیم مرگ نشد و بعدها نگاه خاص و امیدوارانهاش به زندگی باعث شد به آرزویش برای یادگیری موسیقی و آهنگسازی دست یابد و به ما این موضوع را یادآور شود که معلولیت هرگز محدودیت نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سال 1364 در کرمان به دنیا آمدم و در 40روزگی به بیماری نادر استئوژنزایمپرفکتا ( استخوان شکننده ) دچار شدم. بیماریای که بر اثر آن استخوان هایم با کوچکترین ضربهای میشکند و تاکنون هیچ دارو و درمانی برای آن پیدا نشده است و حتی زمانی که دکتر به بیماری من پیبرد به مادرم گفته بود بیماری من درمان ندارد و بهتر است مادرم چند روز به من شیر ندهد تا فوت کنم. با وجود این پدر و مادرم هرگز ناامید نشدند و تمام تلاش خود را برای درمان من انجام دادند. پدرم در آن زمان وضع مالی بسیار خوبی داشت و ما در یکی از محلات بالای شهر کرمان زندگی میکردیم و مثل الان مستاجر نبودیم. به دلیل اینکه امکان مدرسه رفتن را نداشتم، معلم خصوصی به من درس میداد و من فقط برای دادن امتحانات پایان سال به مدرسه میرفتم تا اینکه پدرم ورشکسته شد و بدهی بالا آورد. وضعیت مالی بد پدرم باعث شد دیگر نتوانم معلم خصوصی بگیرم و به همین دلیل نتوانستم در مقطع متوسطه ادامه تحصیل دهم.یکباره زندگی روی بد خودش را به ما نشان داد و از آن خانه بالای شهر به خانه کوچک مستاجری در یکی از محلات پایین شهر نقل مکان کردیم.
چه شد رامین رحیمی با وجود معلولیت شدید به موسیقی علاقهمند شد؟
من پس از دیدن فیلم سینمایی «پر پرواز» به موسیقی و ساز ویولن علاقهمند شدم. صدای ویولن را خیلی دوست دارم و به همین دلیل وقتی برای یادگیری به یک آموزشگاه موسیقی مراجعه کردم استادی که آنجا موسیقی یاد میداد، وقتی وضعیت جسمی مرا دید گفت تو باید اول تست بدهی تا ببینم با این شرایط جسمی میتوانی ویولن بزنی یا نه.
آن زمان 17 ساله بودم که تست دادم و یکی از آهنگهای استاد بنان را نواختم. آقای طاهری که استاد آنجا بود پس از اجرای من خوشش آمد و گفت من خودم میآیم خانهتان و به تو آموزش میدهم. استاد طاهری آموزش را شروع کرد و به خانهمان میآمد و فقط ماه اول هزینه آموزش را از من گرفت و پس از آن طی چند سالی که به من آموزش میداد هر وقت میگفتم استاد هزینه آموزش من را حساب کنید میگفت یه نفر به جای تو پرداخت کرده است، در حالی که من میدانستم چنین فردی وجود ندارد.
به کدام یک از سازهای موسیقی علاقهمندی؟
من یک ساز کیبورد داشتم که پس از ورشکستگی پدرم مجبور شدم برای پرداخت یکی از بدهیهایش آن را بفروشم. پس از آن طی هشت سال کیبورد نداشتم و فقط ویولن میزدم تا اینکه سه سال پیش از طریق صفحه شخصیام در اینستاگرام با فردی به نام فرهاد آشنا شدم که اجراها و علاقه من را به موسیقی دیده بود. او پس از گذشت مدتی از آشناییمان به پیشنهاد خودش برای خرید کیبورد به من پول داد و من توانستم دوباره صاحب یک ساز کیبورد شوم؛ سازی که دوست دارم با آن برای کودکان بیسرپرست موسیقی اجرا کنم اما متاسفانه پس از خرید کیبورد، بیماری کرونا شیوع پیدا کرد و من نتوانستم برای کارهای خیریه اجرا داشته باشم.
تو در فضای مجازی فعال هستی، بازخورد اجراهای موسیقیات در افرادی که تو را دنبال میکنند چگونه بوده است؟
با وجود اینکه نگاه اکثر مردم در کوچه و خیابان به من ترحمآمیز است و با حرفهایشان امید را از آدم میگیرند، اما فالوئورهای من در اینستاگرام میگویند ما از اجراهای تو انرژی میگیریم و چقدر ما انسانهای ناشکری هستیم که قدر سلامتمان را نمیدانیم. من دارای 96 درصد معلولیت هستم و طی 35 سال گذشته هیچوقت نگفتم خدایا چرا من باید اینجوری میشدم یا از خداوند بخواهم که ایکاش من هم فلان چیز را داشتم و شرایط اقتصادیمان بهتر بود. هرچند برای من که از ابتدا از لحاظ اقتصادی در رفاه بودم و همه چیز داشتم سخت است که اکنون پدر و مادرم برای تامین هزینههای ابتدایی زندگیمان بهسختی کار میکنند.
توکل به خدا و امید چه جایگاهی در زندگیات دارد؟
در 18 سالگی دچار تنگی نفس شدم و دکترها گفتند دیگر زنده نمیمانم. شرایط سخت بیماری به گونهای بود که یک روز به خدا گفتم دیگر بریدهام، دیگر مریضی و بیپولی بس است، من دیگر تحمل این همه سختی را ندارم، اما خداوند کنارم بود و دستم را گرفت و با توکل به او مراحل سخت بیماری را پشت سر گذاشتم.
آرزویت در زندگی؟
متاسفانه به دلیل اینکه وضعیت مالی خودمان نامناسب هست نمیتوانم به کودکان کار کمک کنم، ولی طبق عهدی که با خودم بستهام ماهی یک بار برای بچههای بیسرپرست موسیقی اجرا میکنم و تا قبل از شیوع بیماری کرونا در مراسم مختلف اجراهای زیادی برای آنها داشتم. از سوی دیگر آرزو دارم یک خانه داشته باشم تا دیگر مستاجر نباشیم و پدر و مادرم مجبور نباشند برای تامین هزینههای دارو و کرایه خانه نان بپزند. اگر من فردا یک آدم سالم و معمولی میشدم نمیگذاشتم پدر و مادرم کار کنند، من به ائمه اطهار ارادت خاصی دارم و عاشق امام حسین (ع) و کربلا هستم، اگر میتوانستم روی پاهایم راه بروم پیاده به کربلا میرفتم. منبع: حکمت قاسم خانی / روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: موسیقی معلولیت آهنگساز کرمان استخوان شکننده ویولن کربلا پدر و مادرم علاقه من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۶۸۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
«جزو ۱۰ کشور اول در رشد سرطان هستیم.» این جمله را قبلتر رئیس مرکز تحقیقات سرطان به خبرآنلاین گفته بود، بیماریای که اگرچه این روزها روشهای زیادی برای درمان و کنترل آن وجود دارد، اما هیچکدام از این روشها جای پیشگیری از ابتلا به سرطان را نمیگیرد، پیشگیریای که شاید فقط لازم است تغییری در سبک زندگیمان ایجاد کنیم، حتی تغییراتی در خوردن چایی یا استفاده از مسواک، اینها نتیجه یک پژوهش ۲۰ ساله است، وقتی مردم یک نقطه از ایران بیشتر از هر جای دنیا به سرطان مبتلا میشدند یک تیم پژوهشی برای ۲۰ سال حدود ۵۰ هزار نفر از آنها را زیر نظر گرفت تا سر نخ این کلاف بههم پیچیده پیدا شود؛ رضا ملکزاده، وزیر اسبق بهداشت، سرپرست آن تیم تحقیقاتی بود، او به خبرنگاران میگوید: «یک زمانی یک نقطه از ایران در دنیا بیشترین میزان شیوع سرطانها را داشت، آن نقطه گنبد کاووس بود که سرطان مری در این شهر بیشتر از همه جای دنیا بود.»
به گزارش خبرآنلاین، ملکزاده ادامه میدهد: «همیشه علاقه داشتم دلیل این مسئله را متوجه شوم، بنابراین حدود ۲۰ سال در این نقطه از کشور و در ۳۶۴ روستا مطالعه خود روی حدود ۵۰ هزار نفر از افراد سالم شروع کردیم، مثلاً از این تعداد ۵۰۰ نفر از آنها سرطان مری گرفتند و آنها را با افرادی که به سرطان مبتلا نشدند مقایسه کردیم.»
وزیر اسبق بهداشت بیان میکند: «به این نتیجه رسیدیم که ابتلا این افراد به سرطان ۷ علت دارد، عدم مصرف سبزیجات، عدم مصرف میوهجات کافی، مصرف آب آبانبار، زندگی در خانههای تنگ و تاریکی که دود آن را گرفته بود، اصللاحاً به آن آلودگی درون خانه میگوییم آنها با چوب و ذغال هم خانه را گرم میکردند و هم پخت و پز میکردند، بنابراین خانه پر از دود شده بود. مصرف چایی داغ یکی دیگر از دلایل بود، برخیها چایی را در دمای ۶۵ الی ۷۰ درجه مصرف میکردند. مصرف تریاک و عدم مسواک زدن دندانها از دیگر دلایل بود.»
ملکزاده میگوید: «در ۲۰ سال این ۷ علت را پیدا کردیم و برای این پژوهش جایزه بینالمللی هم گرفتیم، جالب اینکه تاثیر تریاک و چایی داغ بر ابتلا به سرطان را برای اولین بار در دنیا ثابت کردیم، قبلتر گمان میکردند سیگار سرطانزا است، اما ما ثابت کردیم تریاک از سیگار سرطانزاتر است.»
جوان شدن سن ابتلا به سرطانوزیر اسبق بهداشت درباره جوان شدن سن ابتلا به سرطان به خبرنگاران میگوید: «سرطانها در همه دنیا وارد سن جوانی شده است، در ایران هم این اتفاق افتاده و افراد در سنین جوانی به سرطان مبتلا میشوند، دلیل آن هم تغییر سبک زندگی آدمها است، غذاهای فست فودی چیزهایی هستند که اگر آدمها از سنین کودکی آن را مصرف کنند کمک میکند افراد در سنین جوانی به سرطان مبتلا شوند؛ بنابراین شیوه زندگی ما مدرن شده است لذا ما هم با مشکلات غیرمدرنیزاسیون مواجه هستیم و هم با مشکلات مدرن شدن جامعه.»
او بیان میکند: «علاوه بر تغییر سبک زندگی بهویژه در غذا خوردن، موارد دیگری هم وجود دارند که سبب ابتلا به سرطان میشود، مانند مصرف سیگار، مواد مخدر و آلودگی هوا که متاسفانه در شهرهای بزرگ خطرات جدی برای ابتلا به سرطان و بیماریهای قلبی و عروقی ایجاد میکنند.»